باران آرزوهایم

سلام جیگرم

اومدم بگم قراره که شما بیست و چهارم بیایین شیراز و البته بیست و هشتم تولدت رو همینجا بگیرین

هههههههوووووورررررررررراااااا

خیلی خوشحالم عزیز دلم آخه داریم به تولدت نزدیک میشیم

عکس جدیدی ازت ندارم ولی تا دو یا سه روز آینده عکسای جدید میگیرمو میام میذارم آخرین عکسای زیر یک سالگیت رو

این یک سال خیلی زود گذشت اصلا باورم نمیشه

امیدوارم همیشه لبت خندون ، دلت شاد و تنت سلامت باشه عزیزم

دوستت دارم قدر تمام ستاره ها

بای بای.....

اینم چند تا از عکسای ناز و بانمکت

خوب دیگه عزیزم

از راه دور میبوسمت بهترینم

من باید برم ولی بازم با اپ های خشکل برمیگردم

بابای....

خوب خشکلم یه چندتایی عکس از خودتو دوستات برات اوردم که نمیدونم مال کی هست ولی مشخصه که خونه ی شماست

یه عکس دسته جمعی و ناز{البته این یکی خونه ی شما نیست}

اوه اوه انگار با مشت اومد توی چشمت

چه قدر خوشحالی که دوستات پیشتن خشکلم ایشالله همیشه شاد باشی

خوب دیگه همین سه تا بود گلی

فعلا...

و دوباره سلام

اینم ادامه ی عکسا

من از اینجا به بعدو خیلی دوست دارم چون خیلی خیلی بانمک افتادی توی عکسا

خوب اینم عکسای توی خونه

البته از اینجا به بعد رو مطمئن نیستم که مال این یه هفته باشه ولی گذاشتم

                 {چه خشکل}

                                  {تقبل الله اعمالکم} 

تموم شدن دیگه جیگر

دوستت میدارممممممم قدر تموم دنیااااااااا

بوووووووس

بابای خشکلم....

دوباره سلام عزیز دل دختر دایی

چون عکسا زیاد بود گفتم توی سه تا پست بذارمشون

البته بگم این نصف عکسایی که عمه فاطمه {خاله فاطمه ی تو } بهم داده نیستا ولی من

نشستم انتخاب کردم از هر مدل عکس یکی یا چندتاشو گذاشتم

خوب دیگه اینم بقیه ی عکسای کاخ های سعدآباد

اینم از عکسای شهر بازی و مسیری که تا اونجا بوده

{بقیه ی عکسا در پست بعدی....}

سلام به بانمک ترین دختر عمه ی دنیا

خیلی وقت بود که اپ نکرده بودم ولی الان با یه اپ بزرگ اومدم

چند وقت پیش تقریبا برای دهه ی فجر خاله فاطمه ت بدون مریم اومده بود تهران و یک هفته ای مونده بود

عکسا و فیلمای این یه هفته رو ازش گرفتم و میخوام بذارم البته فقط عکسا چون نی نی پیج فیلم نشون نمیده

خوب اینم عکسا

{بقیه ی عکسا توی پست بعدی...}

سلام بارانم

دیشب تولد مامان طاهی ت و امروز تولد دایی سیاوشت بود که البته من و مامان و بابام همون دیشب براش یه جشن کوچیک گرفتیم

شما هم که خونه ی خودتون برای مامانی ت تولد گرفته بودین.

و تو هم که طبق معمول شیطونی کردی و نصف کیک رو به فنا دادی

از دیشب فقط یک عکس دارم ولی بقیه ی عکسا هم وقتی به دستم رسید میذارم

اینم از شما و مامانی ت

از طرف من

عمه طاهره تولدت مباررررررررررررک انشالله هزارساله بشی

عمو سیاوش تولد تو  هم مبارررررررک باشه

از طرف باری

مامانی تفلدت مبایک

دایی جون تفلدت شما هم مبایک

محفل آریایی تان طلایی

دلهایتان دریایی

شادیهایتان یلدایی

بعدا بعد خجسته باد این شب اهورایی

{از طرف باران }

بارانم اولین یلدای زندگی ات مبارک!

امید به صد یلدای دیگر در زندگی زیبایت!

تعریف از دیشب باری

دیشب که ظاهرا اینقدر شیطون شده بودی که فقط تونستن همین سه تا عکس رو ازت بگیرن.

از این عکسا هم معلومه که هندونه خیلی دوست داریا!!!

 سلام به همه

من و باری دوباره اومدیم^....^

اول که اربعین حسینی تسلیت

دم هم اینکه کلی عکس از این مدت که نتونستم زیاد عکس بذارم اوردم

اول از همه مژده باران ما خیلی وقته که دیگه خودش میشینه ^...^

خوب حالا عکسا

اولین عکس از مهرماه ارامگاه سعدی

دومین عکس هم از صمیمیت مامان و دختر ^-^

ای جونم تو این عکس چه قدر شبیه ستیا شدی الوچه 

و اما عکس از تولد هفت ماهگی باران خونه ی مامان جون ^-^

و اما تولد هشت ماهگی باران خونه ی خودشون ^-^

خوب دیگه باران عکسا همینا بود گلی.

سعی میکنم از این به بعد زود به زود اپ کنم برات عزیزم.

دوستت دارم خداحافظ....