باران ما
باران خشکلم دلم برات تنگ شده کوچولو
نمیدونم کی میایین شیراز ولی دعا میکنم زودتر بیایین مامانیت که میگه چند ماه دیگه حالا چند ماه خداداند.
فقط میدونم که دلم تنگه هم واسه مامانیت هم واسه تو.راستی مریم و خاله فاطمه ت هم توی همین هفته برمیگردن شیراز.مریم دیشب بهم قول داد بیاد خونمون اخه خیلی وقته همدیگه رو ندیدیم.
توهم باید قول بدی که زود زود بیای پیشمون اخه من اواسط اردیبهشت که خونمون اومدین دیدمت دیگه ندیدمت.امیدوارم زود زود زود زود ببینمت خشکلم.
دوست دارم یه عالمه.
خدا نگهدار همیشگیت باشه کوچولوی من.
جنگل سراوان
این عکسا هم تو جنگل سراوان گرفتین.تازه به دستم رسیده وگرنه زودتر میذاشتمشوناینم عشق پدر دختری
اسمت بر روی دیوار اتاق نقش بسته
خوابای خوب ببینی
این عکس رو همین الان مریم ازت گرفت فرستاد برام امیدوارم خوابای خوبی ببینی کوچولوی من
کنار دریا
خوب میخوام یه خورده از سفرت بگم خشکل من.شما و مامانی و باباییت و خاله جون و دخترخاله ت دوهفته پیش چهارشنبه رفتین رشت و حسابی کنار دریا و توی جنگل های سراوان گشتین.اون عکسه هم که تو جنگل دیلمان بود تو همین سفر گرفتین. بعدم چهارشنبه ی هفته ی گذشته برگشتین خونه..راستی اگه اومدنتون به خونه ی آقاجون مامان جون رو مسافرت حساب نکنیم این سفر میشه اولین سفرت.اون موقع خیلی کوچولو بودی عزیز دلم.امیدوارم که بهتون کلی خوش گذشته باشه.
دوستت دارم کوچولوی نازم.
خداحافظت باشه.