مادر؛به اندازه ی تمام ثانیه های آن شبها که بر بالینم نشستی دوستت دارم....
خوش امدید
سلام به وبلاگ باران گلی ما خوش اومدین.
مادر و دختر
بارانی خشکل اینم عکسای پنجشنبه.شما داشتین میرفتین خونه ی عموی باباجونت که یهو این صحنه های زیبا به وجود اومده و به تصویر کشیده شده
بارانی خوب بخوابی
شما هم که ماشالا هزار ماشالا همیشه خوابی به نظرم حالا هم داری خواب 7 پادشاه رو میبینی چون یه ساعت پیش هم مامانت میگفت خوابی فرشته کوچولوی من
باران و آوا (دختر عموی گلش)
بارانی اوا جون دوسال و نیم تقریبا از تو بزرگتره اونم مثل یه خواهر بزرگتر تورو دوس داره عزیزم با این که من اوا رو از نزدیک ندیدم اما با حرفایی که ازش شنیدم متوجه شدم که دختر خییلی ناز و مهربونیه و اطمینان دارم که به عنوان تنها دخترعموت دوست و همراه خیلی خوبی واست میشه...امیدوارم هردوتون همیشه در کنارهم شادوخوشحال باشین خشکلم...